نويسنده:میرصادق سیدنژاد

بدون تردید کنگاش در عمل‏کرد و موضع‏گیری شخصیّت‏های برجسته گذشته از جمله اموری است که می‏تواند در تشخیص وظیفه و مسئولیت آینده‏گان مفید واقع گردد؛ چرا که تحولات فرهنگی و اجتماعی جوامع و پیش‏آمدهای زندگی افراد بسیار شبیه به همدیگر است. با توجّه به این حقیقت است که از تاریخ به عنوان چراغ راه آینده‏گان یاد شده است. آشنایی با زندگی و اخلاق و رفتار دست پروردگان اولیای الهی که بهترین سرمشق برای افراد محسوب می‏شوند، در تکوین شخصیّت و پرورش فضیلت‏های انسانی و گسترش بینش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مردم، به‏ویژه قشر نوجوان و جوان، بسیار موثر است. از جمله شخصیت‏های برجسته تاریخ اسلامی محدّث بزرگوار حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام است که زمان‏شناسی و اخلاص و اعتقاد راسخ او به اهل‏بیت علیهم‏السلام و نیز نوع فعالیت‏ها و موضع‏گیری او در یکی از سخت‏ترین دوره‏های تاریخ اسلام از جهات بسیاری آموزنده است.

از عوامل مؤثر در سعادت و موفقیّت انسان‏ها داشتن نیاکان شایسته است؛ چرا که در سایه وجود چنین بستر مناسبی است که مقدمات پرورش انسان‏های شایسته فراهم می‏گردد. حضرت‏عبدالعظیم علیه‏السلام از این موهبت و نعمت ارزشمند الهی برخوردار بودند. نَسَب وی با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه‏السلام می‏رسد. مادربزرگ مادری او «لبابه» از طایفه بنی‏هاشم و دختر عبداللّه‏ بن عباس بن عبدالمطلب است. به شهادت اسناد تاریخی تک‏تک اجداد حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام انسان‏های پرهیزگار، مجاهد، اندیشمند و همواره در پیروی و حمایت از خاندان پیامبر علیهم‏السلام ثابت‏قدم بودند و در هر برهه‏ای با توجّه به اوضاع حاکم بر جامعه به انجام دادن وظیفه و نشر معارف و حفظ ارزش‏های اسلامی پرداخته‏اند.

محقق بزرگ مرحوم علامه‏شیخ‏آقا بزرگ تهرانی درباره تاریخ ولادت حضرت‏عبدالعظیم حسنی می‏نویسند: «بنابر نقل کتاب الخصائص العظیمیّه ولادت حضرت عبد العظیم علیه‏السلام در روز پنجشنبه چهارم ربیع‏الثانی سال 173 ق در مدینه واقع شده است». پدرش عبداللّه‏ و مادرش فاطمه دختر عقبة‏بن‏قیس به پرورش و آموزش او اهتمام زیادی داشته‏اند. عمده دوران کودکی او به تعلیم قرآن و ممارست در معارف اهل‏بیت علیهم‏السلام سپری شد.

حضرت‏عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام در دانش و تقوا به منزلتی رسید که همواره مورد احترام و اعتماد امام معصوم زمان خویش بود. نقل شده است که شخصی به نام اَبا حَمّاد رازی با تحمّل زحمت‏های فراوان خود را به سامرّا می‏رساند تا از امام‏علی‏النقی علیه‏السلام مسائلی را بپرسد. امام علیه‏السلام پس از پاسخ گفتن به پرسش‏های حمّاد فرمودند: «ای اباحمّاد، هرگاه با مشکلی از مشکلات دینی یا پرسشی از مسائل اسلامی روبه‏رو شدی آن مشکل و سئوال خود را با عبدالعظیم حسنی در میان بگذار و از او بخواه تا پاسخ سؤالات تو را بیان نماید و ضمنا سلام مرا هم به او برسان». امام‏هادی در جای دیگر به شخصی از اهالی ری می‏فرمایند: «اگر قبر عبدالعظیم علیه‏السلام را که در نزد شماست زیارت می‏کردی مانند کسی بودی که امام‏حسین علیه‏السلام را در کربلا زیارت کرده است».

هرچند حضرت‏عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام همانند بسیاری از فرزندان سادات حسنی در مقابل حکام ظالم عصر خود به قیام مسلحانه و مبارزه نظامی دست نزد، امّا از طریق فعالیت‏های فرهنگی و روشنگرانه جلوی بسیاری از توطئه‏های آنان را می‏گرفت. وی در این شیوه مبارزه به تحکیم جایگاه امامان معصوم و افشای ستم غاصبان حکومت اسلامی می‏پرداخت و در سخت‏ترین اوضاع به گسترش معارف اسلامی و نشر معارف اهل‏بیت مشغول بود. نقل می‏کنند وقتی خلیفه‏عباسی امام‏هادی علیه‏السلام را زیر نظر گرفته و مانع ارتباط آن حضرت با مردم بود، حضرت‏عبدالعظیم به هر زحمتی که بود خود را به آن حضرت رساند تا عهده‏دار مسئولیت‏هایی از طرف امام‏هادی علیه‏السلام شود. چون متوکل این موضوع را شنید، دستور دستگیری آن حضرت را صادر کرد. در این زمان بود که حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام مجبور به مهاجرت به ری می‏شود. در اشاره به این حقیقت، در تاریخ می‏نویسد: از ترس حاکمان ستمگر مجبور به کوچ از شهری به شهر دیگر شد.

از بررسی‏ها چنین معلوم می‏گردد که حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام در طول زندگی خود به هیچ امری همانند سلامت عقاید و پیروی از اهل‏بیت علیه‏السلام اهتمام نداشتند به گونه‏ای که در زمان امام‏هادی علیه‏السلام می‏فرمودند: اطاعت از حضرت هادی علیه‏السلام واجب است و خود در عمل نیز اطاعت ولایت او را به جان و دل پذیرا بود. برای تحصیل اطمینان از سلامت عقایدش روزی به حضور امام‏هادی علیه‏السلام می‏رسد و عرض می‏کند: «ای پسر پیامبر، بسیار علاقمندم که عقاید دینی‏ام را خدمت شما بیان کنم تا چنانچه عقاید و افکارم مورد تأیید شماست بر آن استوار باشم وگرنه آن چنان که شایسته است آنها را اصلاح نمایم». آن‏گاه تک‏تک مسائل اعتقادی خود را در زمینه توحید، نبوّت، امامت، معاد و جز آن توضیح می‏دهد. وقتی سخنانش به پایان می‏رسد امام هادی علیه‏السلام می‏فرمایند: «ای ابوالقاسم، به خدا سوگند، اعتقاداتی که عرضه کردی مبانی واقعی دین الهی است. بر این اعتقادات ثابت‏قدم باش...».

حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام در کسب فضایل و معارف و دوستی و اطاعت از اولیا به منزلتی رسیده بودند که در طول عمر خود، هر یک از سه امام معاصر او(امام‏رضا، امام‏جواد و امام تقی علیه‏السلام ) از وی راضی بودند و رفتار، عقاید و موضع‏گیری‏های او را تایید می‏کردند. وقتی برای انجام دادن پاره‏ای وظایف و کسب تکلیف و رهنمود از امام‏هادی علیه‏السلام ، با زحمت فراوان از مدینه به سامرا مسافرت کرد، چون چشم امام هادی علیه‏السلام به حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام افتاد فرمود: «ای ابوالقاسم، خوش آمدی به‏راستی تو از یاران حقیقی ما هستی». به‏جهت همین منزلت و اطمینان بود که امام هادی علیه‏السلام او را وکیل و نماینده خود در شهرری معرفی می‏کند و به مردم توصیه می‏فرماید که در حلّ مشکلات دینی خود به ایشان مراجعه کنند».

حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام مورد اعتماد امام‏رضا علیه‏السلام بودند و توصیه‏های ایشان را به شیعیان می‏رساندند. روزی امام‏رضا علیه‏السلام به او می‏فرمایند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه و ندهند. آنان را به راست‏گویی و امانت‏داری و سکوت و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار از همدیگر و توجّه به یکدیگر دستور بده؛ چرا که اینها مایه نزدیک شدن به من است. خود را هرگز مشغول دشمنی با یکدیگر نکنید. من با خود پیمان بسته‏ام که هرکس چنین کند و یکی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم که او را در دنیا به شدیدترین صورت عذاب کند و در آخرت نیز چنین کسی را از زیان‏کاران قرار دهد».

زیارت از شیوه‏های مهمّ زنده نگه‏داشتن نام و یاد و خاطره پاکان و صالحان است که همواره در فرهنگ اسلامی بر آن تاکید شده است. تشویق‏های بسیاری در مجموعه روایات نسبت به زیارت مرقد رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و زیارت سیدالشهداء علیه‏السلام و ائمه اطهار و امام‏زادگان به چشم می‏خورد که این کار علاوه بر آثار تربیتی برکات معنوی فراوانی در پی دارد. از جمله کسانی که در روایات نسبت به زیارت او سفارش شده است، حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام است که از این سفارش تا حدودی عظمت شخصیت و جایگاه والای او در نزد اهل‏بیت علیهم‏السلام معلوم می‏گردد. حتی در ضمن یکی از روایت‏های حضرت هادی علیه‏السلام آمده است که فرمودند: «هرکس قبر اباالقاسم [حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام ] در ری(با شروط آن) زیارت کند، خداوند پاداش او را بهشت قرار می‏دهد».

سلام بر تو ای بنده شایسته و وارسته خدا؛ سلام بر تو ای اباالقاسم، فرزند امام مجتبی علیه‏السلام ؛ سلام بر تو ای که در زیارت تو امید پاداش زیارت سیدالشهداء هست؛ سلام بر تو. خداوند میان ما و شما در بهشت، آشنایی برقرار کند و ما را در گروه شما محشور گرداند و از حوض کوثر جدّتان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به دست علی‏بن‏ابی طالب علیه‏السلام سیراب سازد ... از خداوند می‏خواهم که در راه شما به ما شادی و گشایش دهد و ما و شما را در جوار جدّتان محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم گردآورد و معرفت شما را از ما نگیرد ... .
با دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن در برابر خدا به شما تقرّب می‏جوییم ای سرور من، برای ورود به بهشت شفیع من باش؛ چرا که تو نزد خداوند مقام بلندی داری. خدایا، از تو می‏خواهم سرانجامم را به سعادت ختم سازی و ایمان و ولایتی را که دارم از من نگیری ... خدایا به کرم، عزّت، عافیت و رحمتت قسم دعایم را مستجاب و زیارتمان را قبول کن و بر محمّد خاندانش درود فرست.

یکی از ابعاد مهمّ در شخصیّت حضرت‏عبدالعظیم علیه‏السلام مقام و منزلت علمی و دانش و خدمات علمی اوست. وی علاوه بر نقل احادیث از ائمه معاصر خویش کتاب‏هایی نیز تالیف نموده است که این دو اثر از آن جمله است:
1. خطبه‏های امیرالمومنین علیه‏السلام : این اثر مشتمل بر چند خطبه مولای متقیان امیرالمومنان علی علیه‏السلام است.
2. کتاب یوم و لیله: در این اثر درباره وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانه‏روز مطالبی عرضه شده است. با کمال تاسف اصل این اثر همانند بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی در طول تاریخ از بین رفته است. در هر حال توضیحات علمای تاریخ و سیره به‏خوبی گویای این حقیقت است که حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام علاوه بر تلاش برای آموزش عقاید سالم و مراقبت بر عبادات و اعمال فردی و دفاع از اهل‏بیت علیهم‏السلام ، به منظور ارشاد تعلیم و تربیت صحیح دینی مردم آثاری را تألیف کردند که هر یک در نوع خود بسیار مفید و موثر بوده‏اند.

حضرت‏عبدالعظیم علیه‏السلام روایات زیادی از حضرت امام‏هادی علیه‏السلام و حضرت امام رضا علیه‏السلام و امام‏جواد علیه‏السلام نقل کرده‏اند. از جمله روایاتی که از امام‏رضا علیه‏السلام نقل می‏کنند این است که روزی حضرت رضا علیه‏السلام فرمودند: «شخص مومن کسی است که وقتی کار خیری انجام دهد خرسند گردد و هرگاه کار بدی مرتکب شود، راه توبه و استغفار پیش گیرد و مسلمان واقعی کسی است که مردم از دست و زبان او آسایش داشته باشند و کسی که همسایه‏اش از آزار او در امان نباشد از شیعیان و پیروان ما نخواهد بود».

مرحبا زین روضه نورانی عنبر شمیم
کز رواق و صحن او از خلد می‏آید نسیم
وادی طور است گویا این رواق مشک بو
مهبط نور است الحقّ این چنین زیبا حریم
منبع احسان و کان لطف و ینبوع سخا
مظهر تقوا و ایمان، حضرت عبدالعظیم
زایر او هر که شد از صدق، از قول امام
زایر شاه شهیدان است و در جنّت مقیم
دوستانش ایمن از نارند و ارباب ولا
دشمنامش شامل لعنند و اصحاب جحیم
نکهت جان‏بخش او چون بوی جنّت روح‏بخش
روضه پرنور او دارالشفای هر سقیم
گر تو خواهی وارد این آستان گردی ز صدق
باز کن لب بهر بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحیم
منبع: ماهنامه گلبرگ